illha-ایل ها

هزار داستان : قضا و بلا پس تیغه کارد نهفته است !!

داستان سرنوشت ضرب المثل ایل خاطره تلخ یلدایی

شنبه 29 آذر 1399 ساعت 12:47

0 نظر

منزل قدیمی - حاج خانلر یوسفی - حسین آباد کمین

با تشکر از آقای قهرمان یوسفی بابت ارسال عکسهای خاطره انگیز این قسمت که ما رابه دنیای کودکی و نوجوانی و جوانی برد .

عکاس و ارسال کننده : آقای قهرمان یوسفی

منزل مرحوم کا کا خان یوسفی آخ که یاد آنوقتها بخیر درختان بادام کهنسالی داشت و چاه اختصاصی و چرخ چاه و درخت رز و دارای انگور خوشمزه -سیب داشت توت و چند درخت دیگر سر قنات و جوی اب را کج میکردیم تا درختان سیراب شود و صدها اتفاق خوشایند دیگر . اب از چاه می کشیدیم عموها و خانواده و مادر بزرگ همه سرپا و مهربانی بی حد و حدود و نهایت انان موجب میشد سر ماه و ته ماه سر و کله مان انجا پیدا میشد .خوراکهای خوشمزه منزل عمو ها و مادر بزرگ و انطرفتر عمه بود و تمام خانه های بزرگ اجری و خشتی بدون حصار و روبرو هم وقت و بی وقت رو در رو هم و میهمان یکدیگر بودیم .اه یادش بخیر در انتظار مسافر از راه دور از جاده قدیم دود راه می انداختیم برای کمک به مسافر در راه مانده و از شهر برگشته با دوربین چشمی لب جاده را آنقدر نگاه میکردیم و چشم انتظار تا میهمان یا مسافر خودی از ماشین پیاده شود و ما و دیگران با ذوق و شوق به استقبال انها میرفتیم .حیف شد زندگی و دور همی چه صفایی داشت کارمان همه دور همی و بزن و بکوب خشک و خالی بود مخصوصا وقتی میهمان در کار بود . دیگ پلو هم بار بود و شام و ناهار ساده و لذت بخش چه بگویم از ان دوران خوش و پر خاطره گذشته با عمو ها و پسر عمو ها و کفتر پرانی و قاپ بازی و کبریت بازی و ماشین گلی راندن از روی تپه های خاکی چه کیفی داشت . گاه از مدرسه فرار می کردیم و به باغ بزرگ ده میرفتیم برای چیدن هلو های خوشمزه و دشت بان (نگهبان )هم ما را دنبال میکرد و سرعتش کم بود و ما موفق تر .منزل عمو خانه امید ما بود هر کس از هر کجا مانده بود و راه و چاره ای نداشت یکراست بهمین منزل عمو می امد . یاد عمو و خانم ( زن عمو ) همیشه منزلش هلهله و شادی و شور و حال بود . جای خوابیدن حتی با داشتن 4 اتاق بزرگ کم بود و شبها سر و کارمان به پشت بام میکشید و شاه دزد بازی بود و دهها سرگرمی دیگر فکر نمیکردم ان منزل پر خاطره به این زودی از کار افتاده باشد و مخروبه . آب لوله کشی داشت و اواخر مدرسه و شورای اسلامی با وجود جمعیت اندک داشت . همه از دم فامیل عمو و خاله و عمه و جد همه به حاجی عزیز پدر پدر بزرگ همه ما میرسید . گذر از رودخانه سیوند و به شهر و دیار دیگر رفتن هم شده بود یک مصیبت بزرگ . بویژه در زمستان و بهار با برف و کولاک و سیلاب ارتباط با همه جا قطع میشد . با وجود همه مشکلات یاد ان ایام بخیر .

سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 10:13

0 نظر

چشم اندازی از کمین

عکاس و ارسال کننده : آقای قهرمان یوسفی

خیابان زیبای قصر دشت در پاییز

قصر دشت پاسارگاد در یک روز برفی

پسته وحشی - بنه قورمال کوههای قوام اباد کمین

صیاد یوسفی در کنار درخت بنه مانند درخت مروارید ارسنجان از دل سنگ روییده است محل " بنی یکه حوالی گرم اباد مرودشت

فرامرز یوسفی

در حال چیدن کیالک وحشی

عشایر باصری

هو بره اصفهان

از بقایای و آثار و آخرین کوچ و یکجانشینی در محله حسین آباد کمین

سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 10:11

0 نظر

جوانه ها و رستنی ها

عکاس و ارسال کننده : آقای قهرمان یوسفی ، سپاس

خوش بو ترین گیاه دارویی و دمنوش - پونه کوهی

گیاه در معرض خطر انقراض از منطقه زاگرس جاشیر - متاسفانه بهره برداران ان را از بیخ و بن در می اورند و باعث نابودی ان میشوند

خوراکی های کوهی معطر بن سرخ (لپو ) جاشیر - بنه شه - قارچ کوهی

شکوفه بهاری سیب

جوانه درخت رز - مو

نوعی سنبل وحشی

گل جوخار پوره مخمل مانند و نرم و لطیف ان را در بر گرفته

برخی انرا خار مغیلان نامند و از خود هنگام خشک شدن نوعی گل قاصدک مانند می پراکند

نوعی قارچ وحشی یا هکل که در محل های رطوبتی و کنار رودخانه ها و زمینهای پست از زمین سر بر می امرئ و در چند نوع و رنگ و مزه شبیه بهم در منطقه کمین میروید و مورد استفاده قرار میگیرد

سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 10:10

0 نظر

گشت و گذار

ارسال توسط :آقای قهرمان یوسفی

All Photos (in this part ) Are sent by Mr. Yousefi )-Qahraman

A trip to Old parts of Yazd: Water Museum:Muzeh Ab-Abanbar

Pouriya Yousefi , Mr.qahraman yousefi ,s Son

Sarchahan

ارسال کننده و عکاس : آقای قهرمان یوسفی ........... موتور ایژ کویر نورد و صحرا نورد موتوری محکم و با استقامت و قدیمی -روسی

تنگ حنا اردوی گردشی یوسفی ها در گرمسیر و یک بهار دل انگیز و حوالی قشلاق ایل باصری میان راه جویم - هیرم - کوره و بیدشهر و لارستان و هود و بلغان و کاریان