illha-ایل ها

illha-ایل ها

شرح وقایع از ایل و تصویر و داستانهای گوناگون
illha-ایل ها

illha-ایل ها

شرح وقایع از ایل و تصویر و داستانهای گوناگون

غمباره - sadness ایل

دم صبحی که احشام  بار میکرد               چوپانی بر چوپانی های جار میکرد

کجا رفتند همه اسبان زرده زرده               کجا رفتند همه  نوکران کار کرده

کجا رفتند همه اسبان زرد نیله                 جملگی فرو رفتند در طویله

کجا رفتن........
 شعر از مرحوم آخان ظهرابی - باصری  در مورد گلایه و از هم پاشیدن ایل و رمه و خیمه و خرگاه و خدمتکاران بی شمار و در ادامه به ناجوانمردی چرخ گردون و سرنوشت نا سازگار ه سایه به سایه برخی و در آخر بر سر تمام  ایل خواهد آمد و سر انجام آمد و بقیه ماجرا های گوشه نشینی و کنج عزلت و درد  جانکاه و بی درمان بی اعتنایی  برخی هم ایلی با کمک و همدستی زمانه دست به دست هم داده  و به ناسامانی زندگی انان منجر شده  و ناگهان انان را در بهت  نا باورانه و نا سزاوارانه غرق و فرو برده است .  بعدا با طبع شاعرانه وی بطور شفاهی زندگی ان وقت را به تصویر ذهن کشانده است . هم  که در منطومه بلندی سروده است و تمام نکات و دردها را در سال 56 خورشیدی می سرود . مرودشت  چهار راه پشم زنی  سال 1356 ه.ش یادش گرامی

هزار داستان : قضا و بلا پس تیغه کارد نهفته است !!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.